کد مطلب:212663 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:42

جابر بن حیان
كنیه اش ابوعبدالله و یا ابوموسی [1] ، معروف به صوفی [2] ، شیمی دان بزرگ اسلامی است كه در اصل خراسانی، لیكن محل تولدش تحقیقا معلوم نشده، ولی تمام مورخین معتبر تقریبا متفق اند كه او یا در طوس خراسان، در شمال شرقی ایران، یا در حران عراق متولد شده. بعضی از مستشرقین كه به شرح حال او پرداخته اند، احتمال می دهند، طوس مسقط الراس او باشد. تمام ثقات متفق اند كه او قسمتی از زندگی خویش را در شهر كوفه گذرانیده و با برامكه و وزراء هارون الرشید دوست بوده.وستنفلد [3] مستشرق، یا دیگری وی را از صائبی های حران می داند. در بلو [4] یكی دیگر از مستشرقین، در كتاب «كتابخانه شرقی»، نیز همین عقیده را دارد.

غریب ترین مطلبی كه از اقوال اروپاییانی كه به شرح زندگانی جابر پرداخته اند به



[ صفحه 104]



دست می آید، منسوب داشتن او به اشبیلیه اندلس است. آنان فقط این یك اشتباه را ننموده اند؛ بلكه گاهی از او به عنوان مشهورترین امراء و فلاسفه عرب و در جای دیگر یك نفر عرب، بدون هیچ صفت دیگر، و در جای دیگر پادشاه عرب و یا پادشاه عجم و حتی پادشاه هند، نام برده اند. این اختلاف حكایت می كند كه اروپاییان، تا چندی قبل، شخصیت جابر را تحقیق نكرده بودند و تمام معلومات آنان راجع به وی، منحصر به این بوده كه او شرقی، و غالبا عقیده داشته اند كه او عرب بوده است؛ در صورتی كه جابر ایرانی است و فقط به مكتب شیمی عرب انتساب دارد. [5] .

حیان، پدر جابر، اصلا خراسانی و در طوس داروخانه داشته، و طرف اعتماد همگان بود، و پیوسته به كار داروگری سرگرم، اما در عین حال مرد سیاست هم بوده چون با ابومسلم خراسانی، همكاری محرمانه داشته است. عمال بنی امیه وی را می شناختند و می دانستند كه او عقیده شیعی دارد، و از پیروان خاندان نبوت است؛ ولی تحت تعقیب قرار نگرفته، فقط وقتی روابط محرمانه او را با ابومسلم، دریافتند غافلگیرش نموده و به قتلش رسانیدند.

حیان در خراسان كشته شد و پسرش جابر كه بسیار جوان بود، با سپاهیان شیعه از خراسان به كوفه آمد، و از آن جا به مدینه طیبه به خدمت حضرت باقر علیه السلام شرفیاب شد. اما این شرفیابی چندان طول نكشید كه امام پنجم (ع) از این جهان به ملكوت اعلی رحلت فرمود و مسند امامت را به پسرش حضرت صادق علیه السلام سپرد.

جابر بن حیان در ردیف شاگردان امام صاق (ع) قرار گرفت، و بنا بر سوابق شیعه زادگی و ارادت موروثی خانوادگی لطف و محبت امام را بیش از دیگران به خود معطوف ساخت، تا آن جا كه مانند یك خانه زاد، در خانه حضرت صادق (ع) به سر می برد.

دائرة المعارف بریتانیا، درباره جابر بن حیان چنین می نویسد: از مشهورترین علمای طبیعی در قرن دوم هجری، جابر بن حیان است. او علوم پنهانی را از امام صادق (ع) فرا گرفت، ولی بعید نیست كه علم شیمی [6] را از آن محضر نیاموخته باشد.

روشن نیست كه دائرة المعارف بریتانیا این نظریه را بر اساس چه مدركی بیان كرده، در حالی كه خود جابر اعتراف می كند كه هر چه فراگرفته از حضرت صادق علیه السلام است و جز او استادی نداشته است. [7] .



[ صفحه 105]



در كتاب «دائرة المعارف دانش بشر» آمده است كه ابوموسی جابر بن حیان بن عبدالله كوفی، فیلسوف و شیمی دان معروف، معروف، متولد كوفه بوده، ولیكن اصلا از خراسان است.

وی با برامكه درآمیخت و با جعفر بن یحیی برمكی دوست شد. تصنیفات جابر را تا پانصد جلد گفته اند، ولی بیشتر آن ها از دست رفته است. از تألیفات او اسرار الكیمیا و تصحیحات كتب افلاطون و الخواص و صندوق الحكمه است.

جابر در كشورهای اروپایی به واسطه ی كتبی كه در آغاز رنسانس [8] ترجمه شد، شهرت فراوان دارد، وی كسی است كه الكل را كشف كرد و آن را «زیت الزاج» نامید. كتب جابر مقداری از تركیبات شیمیایی را در بردارد كه قبل از وی مجهول بوده است؛ و جابر نخستین كسی است كه عمل شیمیایی «تقطیر» و «تبلور» و سایر خواص فیزیكی را نوشته و شرح داده است.

جابر در طوس درگذشت. او در نوشته هایش چنین تصریح كرده كه در این علوم شاگرد حضرت امام جعفر صادق (ع) بوده است، و در همه جا امام را به عنوان «(قال) سیدی جعفر الصادق»، و امثال این عبارات و با تجلیل فراوان نام برده است. [9] .

جابر در عداد شاگردان مكتب امام صادق علیه السلام یاد می گردد، و او خود در پاره ای از آثارش، بدین نكته تذكر می دهد كه اطلاعات مبسوط علمی خویش را از محضر آن معلم كبیر فراگرفته است.

دكتر زكی نجیب محمود می گوید: حقیقت مطلب آن است كه جابر، هم شیعه هم فیلسوف و هم شیمی دان بوده است. او در سیاست، شیعه، در بحث و استدلال، فیلسوف، و در علم و دانش، شیمی دان بود.

درباره ی نام «جعفر» كه در نوشته های جابر فراوان آمده و با عنوان «سیدی» (سرورم) به او اشاره شده است، گروهی ادعا كرده اند كه منظور او همان جعفر بن یحیی برمكی است. اما، به اعتقاد شیعیان، منظورش امام جعفر صادق (ع) می باشد. گفته دوم درست تر به نظر می رسد، زیرا جابر شیعه بوده است، و هیچ استبعادی ندارد كه به سیادت و سروری یك امام شیعه



[ صفحه 106]



اعتراف كند. به علاوه، بسیاری از منابع تاریخی نیز این شخص را، بی هیچ تردیدی، امام جعفر صادق (ع) دانسته اند. مثلا، حاجی خلیفه، در كتاب كشف الظنون، همه جا، نام جابر را با عبارت «شاگرد امام جعفر صادق (ع)» ذكر می كند و جابر، خود، در مقدمه كتاب «الحاصل» می گوید:... این كتاب را الحاصل نامیدم زیرا، سرورم جعفر بن محمد، صلوات الله علیه، روزی به من فرمود: حاصل و سود این همه كتاب (كتاب های نوشته شده به وسیله جابر) چیست؟... لذا، من این كتاب را نوشتم و سرورم آن را الحاصل نامید... پر واضح است كه این همه احترام و بزرگداشت نمی توانسته نسبت به شخصی برمكی ابراز شده باشد؛ زیرا جابر خود در دستگاه هارون الرشید مقام و موقعیتی ممتاز داشت و از این جهت همپایه برمكیان بود. بنابراین، چنین احترام و بزرگداشتی جز از جانب یك نفر شیعه نسبت به امام خود نمی تواند باشد. [10] .

جابر بن حیان از آن عده انگشت شمار تاریخ است كه در نبوغ و عبقریت ممتاز و سرشناس بوده است. تاریخ بشریت، در طول اعصار و قرون از انسان های بسیاری، سخن می گوید، ولی از میان این گروه عظیم ممتاز، عده معدودی را به عنوان «اعجوبه» نام می برد، و یكی از آن اعجوبه های دوران، همان جابر بن حیان است.

جرجی زیدان در مجله الهلال می گوید: جابر از شاگردان معروف امام صادق علیه السلام بوده است. این نابغه بزرگ از كبار علمای شیعه از و نوادر زمان حضرت صادق (ع) است و شهرت بسیاری دارد. جزء مفاخر علمی آن دوره بوده، و اهمیت او بیشتر به تجربه او در دانش شیمی تكیه دارد، و این شهرت با ترجمه پاره ای از آثار او به زبان های خارجی از محدوده جهان عرب و دنیای اسلام، فراتر رفته و به مغرب زمین نیز كشیده شد. [11] .

و همچنین در كتاب تاریخ هیئت می نویسد: در میان یونانیان یك نفر هم پیدا نشد كه در علم شیمی از طریق تجربه وارد شود، ولی در اسلام صدها از این قبیل اشخاص یافت شده اند.

آقای دهخدا آورده است: جابر میان فرنگیها به اسم «جبر» (Geber)، معروف به كتابی (لاتینی كتاب الخالص) مشهور می باشد. جابر در لاتینی مؤلفات بسیار دارد كه به نام «جبیر» منسوب شده است.

اختلاف میان جابر و جبیر باعث شده كه بعضی از مؤلفین اخیر گفته اند كه این دو اسم



[ صفحه 107]



متعلق به دو نفر است؛ ولی پروفسور هلمیارد [12] ، ثابت نموده كه جابر بن حیان همان است كه در میان فرنگیها به نام جبیر معروف می باشد و تمام كتبی كه در لاتینی به نام دومی منسوب است، ترجمه یا اقتباساتی از مؤلفات دانشمندی (جابر) است كه اصلا ایرانی بوده و به عرب نسبت دارد.

در قرن هشتم مسیحی (قرن دوم هجری) جابر بن حیان در دربار خلیفه وقت، هارون الرشید، در بغداد می زیسته و با برامكه روابط صمیمانه داشته و از شرح حالش معلوم می شود كه علاقه وی به آنان، بیش از علاقه او به خلیفه بوده است. چه برامكه به علم شیمی اهمیت فراوان می دادند، و این علم را با دقت و تحقیق، تحصیل می كردند. جابر در كتاب «خواص» خود بسیاری از محاوراتی كه میان او و برامكه در شرح و تفصیل این علم به عمل آمده، ذكر كرده و «قفطی» در شرح حال جابر، در «تاریخ الحكماء» گوید: او در تمام رشته های علوم عصر خود، خصوصا علم شیمی سرآمد گردید. و ظاهرا از علم طب و طریق معالجات هم بهره ای داشته، چون در زمان او علم شیمی در اعمال طبی به كار می رفته است.

در «مطارح الانظار» می نویسد: جابر بن حیان مكنی به ابوموسی بوده، و از حكمای سده دوم هجری، و از شاگردان امام به حق ناطق حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام می باشد؛ و در كتاب رسائل و مخترعات او را نام برده است.

پروفسور برتلو [13] شیمی دان معروف فرانسوی، و صاحب كتاب تاریخ شیمی در قرون وسطی، اسم جابر را نسبت به تاریخ شیمی، مثل اسم ارسطو نسبت به تاریخ منطق می داند. گویا جابر نزد برتلو، نخستین شخصی باشد كه برای علم شیمی قواعدی علمی، وضع كرده است كه همواره در تاریخ دنیا با نام او مقرون است. [14] .

ابن ندیم در الفهرست گفته: ابوعبدالله جابر بن حیان كوفی كه معروف به صوفی است، مردم درباره ی وی اختلاف كرده اند. شیعه معتقدند كه او از بزرگان ایشان و یكی از ابواب است، و وی را از اصحاب حضرت صادق علیه السلام، و از اهل كوفه می دانند؛ و دسته ای از فلاسفه او را از خود دانسته اند، و در منطق و فلسفه مصنفاتی دارد؛ و زرگران و نقره سازان می گویند كه ریاست آنان در آن عصر به وی منتهی شده، و كار وی پوشیده بوده و در شهرها



[ صفحه 108]



می گشته و از خوف سلطان در جایی مستقر نمی شد. و نیز گفته اند كه جابر در زمره برامكه بود و با جعفر بن یحیی برمكی مربوط بوده، و كسانی كه این عقیده ارا دارند، می گویند كه مقصودش از كلمه «سیدی جعفر»، جعفر برمكی است؛ و شیعه می گویند كه مقصودش حضرت صادق علیه السلام است. و یكی از ثقات اهل صنعت، برای من حكایت كرد كه جابر در شارع باب الشام در درب معروف به درب «الذهب» نزول كرده بود. و همین مرد گفت كه بیشتر اوقات جابر در كوفه بوده و در آن جا، به مناسبت پاكی هوا، مشغول كیمیاگری بود؛ و همین شخص نقل كرد: خانه ای كه در آن، هاون طلایی كه در حدود دویست رطل وزن داشت، یافتند، خانه جابر بن حیان بوده است. و در آن خانه جز همان هاون طلایی چیز دیگری یافت نشد. و این واقعه در زمان عزالدوله پسر معزالدوله واقع شد. و ابوسبكتكین دستار گفت: كسی كه آن را تحویل گرفت، من بودم. [15] .


[1] در لغت نامه دهخدا در ذيل حالات جابر بن حيان در پاورقي چنين آمده است: «يكي از مورخين اسم او را ابوعبدالله، و ديگران مي گويند ابوموسي بوده است، و هر گاه اين دو روايت صحيح باشد دلالت دارد كه جابر دو پسر داشته يكي عبدالله و ديگري موسي».

نويسنده گويد: گمان نمي كنم اين پاورقي از مرحوم دهخدا باشد، چون ايشان مردي فاضل، محقق، و متتبع بودند و بدون شك اين مقدار تفاوت بين نام و كنيه را مي گذاشتند، و از طرفي ايشان مي دانستند كه عرب براي كودكانشان نام و كنيه و لقب تعيين مي كردند، و اگر كسي را ابوموسي يا ابوعبدالله مي گفتند، دليل بر اين نبود كه بايد فرزندي به نام عبدالله يا موسي داشته باشد.

احتمال مي دهم كه اين اشتباه از هيئت نشر و تصحيح لغت نامه باشد.

[2] دكتر فيليپ خليل حتي مي گويد: اول كسي كه عنوان صوفي يافت جابر بن حيان بود كه در كار زهد روش خاص داشت، و در علوم غريبه مشهور بود. (تاريخ عرب، ص 554).

[3] Wustenfeled.

[4] D,herbelot.

[5] لغت نامه دهخدا، حرف ج، ذيل جابر بن حيان.

[6] شيمي، علمي است كه از خواص داخلي و خصوصي اجسام بحث مي كند.

[7] دانشمندان نامي اسلام ص 94.

[8] رنسانس: در اواخر قرن پانزدهم و اوايل قرن شانزدهم ميلادي يكي از مهم ترين وقايع تاريخ پديد آمد، كه تولد آن در ايتاليا، و نمو آن در فرانسه و آلمان، و انتشار آن به همه نقاط اروپا رسيد. در صنايع و ادبيات و هنر تغييرات شگرفي پديد آمد كه تاكنون آثاري چون شاهكارهاي دوره ي رنسانس به وجود نيامده است. در اين دوره هنر هنرمندان به كمال رسيد، و يادگارهاي ارزنده اي از ادبيات جهان كهن كشف شد. با اختراع چاپ، انديشه هاي بشر، منتشر گرديد و آثار علمي و ادبي و هنري بديع به جا ماند.

[9] دائرة المعارف دانش بشر، ص 120.

[10] تحليلي از آراي جابر بن حيان، صفحات 18 و 19 و 20.

[11] مجله الهلال، ج 8، سال دهم.

[12] Holmyard.

[13] Berthelot.M-,(1907 - 1827 م) شيمي دان معروف و سياستمدار مشهور فرانسوي، مؤلف آثاري در باب تركيب مواد آلي درباره ترموشيمي.

[14] لغت نامه دهخدا، حرف ج، ذيل جابر بن حيان، نقل شده از آقاي محمود عرفان، مترجم مقاله اسماعيل مظهر.

[15] فهرست ابن النديم، ص 498.